دکتر علیزاده4

دکترعلیزاده
مصاحبه با رئیس پژوهشکده اخلاق و معنویت؛ فلسفۀ شکل‌گیری گروه «اسلام و مطالعات معنویت» و اهداف آن پژوهشکدۀ اخلاق و معنویت، به ریاست جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدی علیزاده، از سه گروهِ «اخلاق»، «تربیت» و «اسلام و مطالعات معنویت» تشکیل شده که مدیریت این سه گروه، به ترتیب با آقایان: دکتر محمدتقی اسلامی، دکتر حسن بوسلیکی و دکتر احمد شاکرنژاد می باشد. در چهارم خرداد 98، گفت و گویی با دکتر علیزاده، ریاست این پژوهشکده، درباره رسالت و اهداف تشکیل گروه اسلام و مطالعات معنویت به عنوان جدیدترین گروه این پژوهشکده انجام شده که متن زیر، حاصل این مصاحبه است:

** لطفاً دربارۀ فلسفۀ شکل‌گیری این گروه و اهداف کلی آن توضیحاتی بیان فرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم

دغدغۀ تشکیل گروه اسلام و مطالعات معنویت، در واقع به خلأ بزرگ پاسخ‌گویی حوزه‌های علمیه و نهادهای پرچم‌دار فرهنگ دینی به نیازهای رو به گسترش و عمیق معنویت‌جویی جامعۀ معاصر و از جمله کشور خودمان بر‌می‌گردد که امروزه با اشکال مختلف و جلوه‌های متنوعی که دارد، شاهد شکل‌گیری و توسعۀ این نیاز هستیم. بخشی از این دغدغه که ما چگونه توانسته‌ایم در ساحت‌های فکری، تولید اندیشه، پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و هدایت ظرفیت‌ها و مطالبات، در میدان فرهنگی کشور حضور مؤثری پیدا کنیم، مربوط به حوزه معنویت خواهد بود.

 بر این اساس، مرکز اخلاق و تربیتِ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به این جمع‌بندی رسید که در توسعۀ دامنۀ فعالیت‌های خودش لازم است دپارتمان جدیدی را به عنوان مکمل حوزۀ دغدغه‌ها و نیازمندی‌های فکری،‌ فرهنگی و اخلاقی طراحی و مستقر کند؛ آن چیزی که درواقع خلأ رصدشده بود، عبارت بود از دغدغه ارتباط‌گرفتن ریشه‌ای و دقیق و از بن جان با حوزۀ دین و زندگی متعالی و زندگی فرامادی و غیرحیوانی که انسان برای آن آفریده شده؛ خلأهایی که انسان مدرن در خودش هرازچندگاه یک‌بار در خلوت و جلوت به نوعی تجربه می‌کند و حس می‌کند و سرخورده از فرورفتن در مناسبات مادی، جایی را می‌طلبد که به آنجا پناه ببرد و خودش را بازسازی کرده، نسبت خودش را با حیات و وجود دوباره بازخوانی نموده، و برای زندگی خودش برای زندگی خودش غایت و هدف‌گذاری کند. این چیزی نیست که ما بتوانیم با واژه‌های مضیقی که درون سنت کلاسیک علوم اسلامی، گاهی از آن به عنوان عرفان یاد می‌شود، الزاماً این را محصور کنیم و بگوییم که اگر چنین اتفاقی وجود دارد در خارج، پاسخ آن عرفان است.

عرفان یک سنت است؛ خواستگاه‌ها، ریشه‌ها، غایات، سازوکارها و مکانیسم هایی دارد ... ، اما آن چیزی که ما به عنوان پاسخ‌گویی به این مسأله به دنبالش هستیم، عرفان نیست؛ مثلا فرض کنید دانشجویان دانشگاه‌های کشور امروز با محصولات متنوع غیربومی سروکار دارند که در حال گسترش روزافزون در بازار فرهنگی کشور است و همه اینها با اسامی متفاوت، به گونه‌ای یک نقطه را هدف خود قرار داده‌اند و آن، پاسخ‌گویی به این نیاز ریشه‌ای عمیق است؛ دعوت می‌کنند به اینکه ما می‌توانیم این حال بد شما را خوب و یک خلأ را برایتان پر کنیم. بسیاری از این جریان ها هم اصلاً شکل بحث‌های سلوکی، صوفیانه، جوکیانه، درویش‌مآبانه و مانند اینها نیستند و حتی تکنولوژی فکر و تکینک‌های روان‌شناختی‌ هم برای انواع خلصه‌ها، مدیتیشن‌ها و... به این میدان آمده اند؛ بنابراین اینکه آیا می‌توان با تکیه به تراث اخلاقی معارف دین، پاسخ‌گوی این فضا بود یا با تکیه کردن به میراث تفکر عرفانی اندیشۀ دینی به این نیاز پاسخ داد، گمانه‌هایی است که شاید به‌تنهایی هیچ‌کدامشان شانس ایجاد اجماع نداشته باشند؛ یعنی نخبگان و خواص روی هیچ‌کدام از این‌ها اجماع نکنند که  هر یک از اینها به‌تنهایی بتوانند پاسخ‌گوی این نیاز و پر کننده این خلأ باشند؛ لذا محتاطانه‌تر این بود که واژه‌ای را به کار ببریم که دلالت مستقیم‌تری بر خود این نیاز دارد و آن هم واژۀ «معنویت» است. واژه‌ای که در طول تاریخ فرهنگ بومی ما، واژۀ اصیل و فراگیری است و در سطح فرهنگی عمومی چتر پوششی بهتری ایجاد می‌کند. جهان معاصر هم امروزه دارد به این فضا نگاه و از آن، به  spirituality یاد می‌کند که با واژه معنویت تقارن و هم‌پوشانی دارد.

واقعیت این است که ما امروز با اعتماد به نفس از این جهت خوشحالیم و سرمان را بالا می‌گیریم که ذهنمان با تفکر ترجمه‌ای و وارداتی نسبت به این مقوله ذهنمان تیز نشده است. این مقوله، مقولۀ پایدار، عمیق و ریشه‌داری است که شناسنامه و هویت خودش را در بوم فرهنگی ما و در سپهر فرهنگی- فکری ما دارد و همین‌طور مقوله‌ای است که با آنالیز و تجزیه و تحلیل عینیت ما به آن رهنمون می‌شویم و به صورت بالینی و میدانی به آن می‌رسیم، اما در عین حال مقارن شده با یک ابرجریان فرهنگی جهانی. 

در هر صورت پس از رایزنی با هیأت‌رئیسه و هیأت‌امنای پژوهشگاه، به این جمع‌بندی رسیدیم که در مجموعۀ پژوهشکده اخلاق، باید این گروه مستقر شود که این گونه نیز شد و با استقبال خیلی خوبی در سطح دفتر تبلیغات اسلامی مواجه گشت. البته با توجه به خاستگاه نهادی و نقش و رسالت خودمان می‌خواستیم رویکرد اسلامی و پایبندی به اصالت‌های اسلامی‌مان در این تابلو خودش را نشان بدهد. لذا واژۀ اسلام را در عنوان این گروه آوردیم. از سوی دیگر می‌خواستیم مستقیماً به همین پدیده ارجاع کنیم و درگیر چیزهای دیگر نشویم. لذا مطالعات معنویت را پسندیدیم پس از تایید هیأت امنا از بین گزینه‌هایی که پیشنهاد شد، «گروه اسلام و مطالعات معنویت» را برگزیدیم.

*** گروه معنویت چه وظایف مهمی دارد و همین‌طور ارتباطش با پژوهش‌های عرفانی چیست؟

ما در یک نگاه کلی، دو دغدغه اساسی داریم؛ یکی آفندی است و دیگری پدافندی؛ یکی فعالانه و دیگری تدافعی است. تدافعی یعنی آنچه که به عنوان درِ باغ سبز و یک فضای د‌‌ل‌انگیز و مدینۀ فاضله از فرهنگ‌های وارداتی و تفکر ترجمه‌ای، پیش روی جوان و شهروند مسلمانِ شیعۀ امروزی جامعه ایرانی قرار داده می‌شود، ما باید اینها را به دقت حلاجی کنیم، به بوته نقد بگذاریم و به مطالعات انتقادی اینها بپردازیم، سواد فرهنگی جامعه خودمان را در مقابل این پدیده‌ها افزایش بدهیم که اینها چه هستند، خاستگاه‌هایشان چیست و پشت نقاب‌هایشان چه کسانی پنهان شده اند؛ و پیامدهای سبک زندگی‌ای که بر پایه این منطق کوک می‌شود، به چه آبشخوری خواهد ریخت؟ بنابراین تحلیل ریشه‌ها و مقارنات، الزامات و پیامدهای این نگاه‌های جدید به معنویت، برای ایجاد بصیرت لازم در جامعه ایرانی اسلامی معاصر، یکی از اهداف جدی ما بوده است. در کنار این و مهم‌تر از این، تبیین دقیق منطق اسلام در عرصه معنویت است که نسخه اسلامی چیست و اسلام با تأکید بر قرآن و مکتب اهل‌بیت، چه نقشۀ راهی را برای تعالی حیات طیبه انسان و پاسخ‌گویی به آن سؤال ریشه ای و آن خلأ بزرگ پیشنهاد می‌کند؟

در واقع اینجا بود که باز دو تا شاخه بزرگ از کارهای کم و بیش زمین‌مانده، جلوی ما خودش را نشان می‌داد: یکی پرداختن به بنیان‌ها و بنیادهای این قصه است که ما از نگاه ثقلین، از نگاه قرآن و اهل‌بیت اگر بخواهیم به سؤال‌های عمیق و پژوهش‌های بنیادی بپردازیم و پاسخ بدهیم، چه نقشۀ راهی را باید فراروی خودمان داشته باشیم و چه پروژه‌هایی باید شکل بگیرد، چه گفتمان‌هایی را باید دامن بزنیم و چه فضاهای نخبگانی‌ای را باید در بین نشست‌ها، میزگردها، حتی همایش‌های بین‌المللی باید رقم بزنیم و ایجاد کنیم.

از سوی دیگر،  مشتقات کاربست اینها را بگیریم و نسخه اسلامی‌ معنویت کاربردی را تولید و ترویج کنیم. لذا در این حوزه ایجابی و اثباتی که می‌شود «معنویت اسلامی با تأکید بر [آموزه های] قرآن و اهل‌بیت»، ما دو فضای بزرگ را پیش روی خودمان تعریف کردیم: مطالعات بنیادین و پژوهش‌های کاربردی و کاربستی.

مطلب قابل توجه دیگری که می‌شود اینجا به عنوان استراتژی و خط‌مشی ما به عنوان سیاست به آن اشاره کرد، این است که ما برای اینکه هویت خودمان روشن باشد، با خودمان تعیین تکلیف کرده‌ایم که موضع ما نسبت به آنچه که در میراث‌های مختلف از صحنۀ عینیت فکری و پژوهشی وجود دارد، چیست؟ فرض بفرمایید با تفکر عرفانی کلاسیک اسلامی، مثلاً عرفان مکتب محی‌الدین چیست؟ این را ما با خودمان به جمع‌بندی رسیده ایم و در مانیفست ما آمده و ثبت شده است. ما به آن جهت که فقط و فقط کشف و صورت‌بندی و بازنشر و ترویج عرفان ناب و اصیل وحیانی را در دستور کار خودمان قرار داده‌ایم، لذا آنچه که خط اصیل حرکت ماست، قرآن و اهل‌بیت و سنت نبوی خواهد بود. آنچه که در مسیر می‌تواند به این فهم کمک و یاری برساند، ما نسبت به آن تحاشی نخواهیم داشت، نسبت به آن از ابتدا دچار خودسانسوری نخواهیم بود، اما با آنچه که در عرضه به این دو شاخص و سنجۀ اصلی (عرضه به قرآن و سیره و کلمات اهل‌بیت) احساس شود فاصله دارد، آنجا را به نقد خواهیم کشید. بنابراین چه نسبت به عرفان‌های کلاسیک و سنتی خودمان با قرائت‌های مختلف، چه نسبت به آنچه که ممکن است از ادیان ابراهیمی دیگر از راه برسد، ما برخورد اول‌مان در درجه نخست و در مقام گردآوری، گشودگی، نگاه اکتشافی و حقیقت‌جویانۀ ناب پژوهشی است، اما در مقام دوم در موضع داوری، آنجا شاخص و سنجۀ اصلی منطق قرآن و اهل‌بیت خواهد بود و ما خودمان را مدیون و زیر پرچم هیچ‌ یک از جریان‌های معنوی و عرفانی نمی دانیم و تلاش می‌کنیم که مطالعۀ انتقادی دقیقی نسبت به این فراورده‌ها و محصولات داشته باشیم... .

 
امتیاز دهی
 
 


پربازدید‌ترین مطالب

مطالب مرتبط

پربازدید‌ترین مطالب

مطالب مرتبط
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 521
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

مرکز اخلاق و تربیت اسلامی
مجری سایت : شرکت سیگما