1
گفت‌وگو با دکتر حمید رفیعی‌هنر دربارۀ قتل بابک خرمدین؛ نقص DSMدر تشخیص اختلال یک قاتل این روزها خبر ناگوار قتل فجیع یکی از کارگردانان (بابک خرمدین) به دست پدر خود و معاونت مادرش در این جرم، در صدر اخبار حوادث قرار گرفته است. روشن است که موضوع یادشده از زوایای مختلف، از جمله منظر روان‌شناسی قابل بررسی است.

نقص  DSMدر تشخیص اختلال یک قاتل

 این روزها خبر ناگوار قتل فجیع یکی از کارگردانان (بابک خرمدین) به دست پدر خود و معاونت مادرش در این جرم، در صدر اخبار حوادث قرار گرفته است. روشن است که موضوع یادشده از زوایای مختلف، از جمله منظر روان‌شناسی قابل بررسی است.

به همین بهانه در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی‌هنر، روان‌‌شناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به بررسی برخی از ابعاد روان‌شناسی موضوع می‌پردازیم:

*** به نظر حضرت‌عالی، چه عامل یا انگیزه‌ای می‌تواند عامل چنین قتل فجیعی آن هم توسط پدر باشد؟

  •  علی‌رغم این‌که توجیه قاتل و همدست او در علت قتل، فساد اخلاقی فرزندشان عنوان شده، امّا اتفاقات ضمن قتل و اعمال بعد از آن با بدن مقتول (یا مقتولین: داماد خانواده، بعد دختر خانواده و بعد هم پسر خانواده)، تقریباً بیشتر روان‌‌شناسان را مجاب کرده که موضوع، عمل بر اساس یک اعتقاد فرهنگی یا دینی نبوده؛ بلکه قاتل مبتلا به یک اختلال روانی جدّی است. امّا از آن‌جا که  امروزه مبنای تشخیص نوع اختلالات روانی، مجموعه DSM5  است، در تشخیص نوع اختلال قاتل، در میان روان‌‌شناسان تفاوت نگاه‌‌هایی ایجاد شده و صحبت از اختلال‌های شخصیت ضداجتماعی مانند: اسکیزوفرنی، شخصیت پارانوئید و اختلال هذیانی به میان آمده است.

*** در فضای مجازی، صحبت‌هایی مبنی بر این هست که روان‌شناس قضایی این پرونده، اختلال روانی برای قاتل تشخیص نداده است. لطفاً در این باره صحبت بفرمایید.

  • تحلیل و بازبینی رویداد مذکور به همراه توجه به اعترافات قاتل و همدست او، در کنار گزارش برخی از افرادی که پیش از این با خانواده یادشده و مقتولین تعامل داشته و به سبک زندگی آنها اشاره کرده ‌اند، باعث می‌شود که نتوان بر اساس نشانه شناسی DSM کار را به درستی پیش برد؛ چرا که عمل مذکور چندان با ضوابط تشخیصی فوق قابل تشخیص نیست. به نظر بنده احتمال اختلال شخصیت جامعه ستیز (یا به تعبیر مرحوم دکتر دادستان، روان‌دردمند و یا سایکوپات: Psychopath) و نه اختلال «ضداجتماعی» قابل بررسی است.

*** اختلال شخصیت جامعه ستیز چگونه اختلالی است و چه ویژگی‌هایی دارد؟

  • مفهوم جامعه‌ستیزی که گاهی آن را با اختلال شخصیت ضداجتماعی یکی تلقی می‌کنند، قدیمی‌تر از اختلال شخصیت ضداجتماعیِ DSM است و برخلاف ملاک‌های تشخیصی DSM برای اختلال شخصیت ضداجتماعی( APD )که بر علائم بالینی قابل‌مشاهده تأکید می‌کند- ملاک‌های جامعه‌ستیزی بر افکار و احساسات شخص تمرکز دارند.

تشخیص اختلال  سایکوپات (جامعه ستیز/ روان‌دردمند) توسط وینی‌کات (1959م)؛ روان تحلیل‌گر اروپایی بوده؛ هرچند که برخی آن را به کِلِک‌لی (1976م) روان‌پزشک آمریکایی در کتاب « نقاب سلامت عقل» نسبت داده‌اند.

به استناد متن‌های آسیب‌شناسی، فقر هیجان‌ها، (هم مثبت و هم منفی)، یکی از ویژگی‌های اصلی جامعه‌ستیزی است؛ اشخاص جامعه‌ستیز احساس شرم ندارند و احساسات به ظاهر مثبت آن‌ها به دیگران، فقط تظاهر است. نبود اضطراب ممکن است درس‌گرفتن از اشتباهات را برای آن‌ها ناممکن سازد و نداشتن احساس پشیمانی، موجب می‌شود که با دیگران به طور غیرمسئولانه و اغلب بیرحمانه رفتار کنند. رفتار قانون‌شکنیِ فردی که شخصیت سایکوپات دارد، به‌صورت تکانشی انجام می‌شود.

*** آیا شخصیت سایکوپات و شخصیت ضداجتماعی یک چیزند یا با هم تفاوت دارند؟

  • بر اساس DSM5، اختلال شخصیت ضداجتماعی (APD) الگوی فراگیر بی‌اعتنایی به حقوق دیگران است که با صفات پرخاشگری، تکانشگری و بی عاطفگی مشخص می‌شود. معمولاً در سابقه زندگی این افراد (پیش از 15 سالگی) اختلالی به نام «اختلال سلوک» وجود دارد که علائمی چون گریز از مدرسه، فرار از خانه، دروغگویی مکرر، دزدی، آتش افروزی، و تخریب عمدی اموال را داراست.
  • علی‌رغم هم‌پوشی شخصیت سایکوپات و شخصیت ضداجتماعی، به استناد تکست‌ها دو تفاوت عمده سایکوپات با ضداجتماعی عبارت است از: الف. وجود عاطفه سطحی و نبود همدلی، ب. عدم نیاز به وجود علائم قبل از پانزده سالگی.

درد و رنج فرد سایکوپات (روان‌دردمند) در این است که دیگران، جامعه، یا اطرافیان بدهکار اویند و او باید حق خود را از آن‌ها بستاند! حال اینکه چه حقی از او ضایع شده، نیاز به بررسی دارد. در این مورد بخصوص؛ این که آیا موضوع جنگ قدرت بین پدر و پسر مطرح بوده و یا اموری از این دست؛ چیزهایی است که در میان اخبار ضد و نقیض نمی‌توان به درستی حرفی زد یا تصمیمی گرفت.

*** آیا به نظر شما این اقدام جنایت‌کارانه، نوعی بیماری و اختلال روانی بوده و نمی‌توان قتل عمد به حساب آورد؟

  • به‌هر‌حال برای تبیین این اختلال، باید فراتر از علت‌شناسی بیماری‌شناسانه حرکت کرد و به شناسایی مکانیسمهای دفاعی هم‌چون مجزّاسازی (Isolation) روی آورد؛ مکانیسمی که عاطفه را از عمل جدا می‌کند؛ عمل را در سطح هشیار باقی گذاشته و عاطفه را در دنیای ناهشیار سرکوب می‌کند و به تعبیر مرحوم دکتر دادستان، «گاه فرد را به انجام عمل جنسی با فردی مجبور می‌کند که از او نفرت دارد و یا به قتل کسی وامی‌دارد که او را دوست دارد!».

 *** جناب‌عالی به عنوان روان‌شناس، درباره اختلال یادشده چه صحبت یا توصیه‌ای دارید؟

  • هرچه که باشد به ‌نظر می‌رسد:

 اولاً: نظام تشخیص و طبقه‌بندی اختلالات روانی باید  فراتر از DSM-5 برود.

ثانیاً: نظام حقوقی-جزایی نیز بر اساس تشخیص‌های دقیق علمی-فرهنگی بازبینی و اصلاح شود.

ثالثاً: سبک زندگی ایرانی-اسلامی باید در میان افراد ترویج شود. سبکی که بر حفظ حرمت و حریم والد-فرزند از کودکی تا بزرگ‌سالی، تعامل سازنده اعضای خانواده با یکدیگر، صلۀ رحم خویشاوندان و کسب اطلاع دائم از وضعیت یکدیگر، اجتناب از زمینه‌سازی شکل‌گیری روابط ناسالم بین افراد و بالاتر از همه، حضور خداوند در زندگی تأکید دارد.

کلمات کليدي
پژوهشکده اخلاق و معنویت, مصاحبه با دکتر رفیعی هنر, بابک خرمدین
 
امتیاز دهی
 
 

[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 586
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

مرکز اخلاق و تربیت اسلامی
مجری سایت : شرکت سیگما